جاذبه چیست
گرانش یا جاذبه، یک پدیدهٔ طبیعی است که در آن همهٔ اجسام جرممند یکدیگر را جذب میکنند. تأثیر گرانش بر این اجسام، یعنی تأثیر جذب یک جسم جرممند، جسم جرممند دیگر را، یا به درکِ سادهتر، هر جسم؛ جسمِ دیگر را؛ و در ما آنرا به صورت وزن بر خود میبینیم.
از آشناترین نمودهای گرانش فرو افتادن سیب از درخت است و یا جذبِ وزنِ اشیاء فیزیکی و به کار گیری نیروی تمایل دهنده رو به پایین بر آنها. پدیدهٔ گرانش معمولاً در مقیاسهای بزرگ یا خیلی بزرگ هنگامی که جرمِ دستکم یکی از اجسام درگیر، خیلی زیاد است رخ مینماید؛ بنابراین نمودهای گرانش در حرکت اجسام آسمانی و مسیر سیارهها به گرد خورشید دیده میشود.
نخستین بار نیوتن با در نظر گرفتن جاذبه به عنوان نیروی بین اجسام، نشان داد که جاذبه چطور در مقیاسهای بزرگ عمل میکند. سپس اینشتین ایدههای نیوتن را در نظریه نسبیت عام خود اصلاح کرد. وی نشان داد که توصیف جاذبه بهوسیله انحنای چارچوب فضا-زمان توسط یک جسم، بهتر انجام میشود. همه ما از آن رو به سمت زمین کشیده میشویم که جرم سیاره، چارچوب فضا-زمان پیرامون خود را خم کرده است.
اما این پایان ماجرا نیست. اگرچه نیوتن و اینشتین بینش عمیقی را برای درک نیروی جاذبه فراهم کردند، اما قوانین آنها تنها توصیفهای ریاضی است. این نظریهها تنها نحوه عملکرد جاذبه را تشریح میکنند، بدون اینکه بگوید جاذبه از کجا میآید. فیزیکدانان نظری تلاش زیادی را برای ایجاد ارتباط بین نیروی جاذبه با دیگر نیروهای بنیادین شناخته شده جهان انجام دادهاند. مدل استاندارد فیزیک که بهترین چارچوب ما برای توصیف دنیای زیر اتمی است، شامل نیروی الکترومغناطیسی و نیروهای هستهای قوی و ضعیف است؛ اما نیروی جاذبه را دربر نمیگیرد.
هر جرم ذرهای جرم ذرهای دیگر را در راستای تقاطع آنها با نیرویی جذب میکند این نیرو با حاصلضرب جرمها متناسب است و با مربع فاصلهٔ آنها رابطه عکس دارد. این قانون از قوانین بنیادی فیزیک است.
نیروی گرانشی حدود ۳۸ـ۱۰ برابرِ قدرت “نیروی هستهای قوی” است (یعنی با تفاوت ۳۸ صفر، گرانش ۳۸ مرتبهٔ بزرگی ضعیفتراست)، ۳۶ـ۱۰ برابرِ قدرت نیروی الکترومغناطیسی و ۲۹ـ۱۰ برابرِ قدرت “نیرویِ هستهای ضعیف” است. به عنوان یک نتیجه، گرانش تأثیر ناچیزی بر رفتار ذرات زیر اتمی، و هیچ نقشی در تعیین خواص داخلیِ روزمرهٔ ماده ایفا نمیکند. از سوی دیگر، گرانش نیرویِ غالب در مقیاس ماکروسکوپی است، که علتِ ساختار، شکل، و خط سیرِ (مدار) اجرام آسمانی، از جمله برخی از سیارکها، دنبالهدارها، سیارات، ستارگان و کهکشانها است. این مسولِ دلیلِ گردش زمین و دیگر سیارات در مدار به دور خورشید، دلیلِ دور زدن ماه به گِرد زمین، برای تشکیل جزر و مد، برای انتقال طبیعی گرما، که از طریق آن جریان سیال تحت تأثیر شیب چگالی و وزن رخ میدهد، برای گرم کردن فضایِ داخلی تشکیلِ ستارهها و سیارات با درجه حرارت بسیار بالا، برای سامانه خورشیدی، کهکشانها، شکلگیریِ ستارهای و تکامل آن؛ و برای پدیدههای مشاهده شده مختلف دیگر بر روی زمین و در سراسر جهان است. به چند دلیل: جاذبه تنها نیرویِ وارد بر تمام ذرات است؛ با یک دامنه نامحدود؛ همیشه جذاب است و هرگز قهر نمیکند!. نمیشود آنرا جذب کرد، تبدیل نمیشود، و یا نمیشود در برابرش محافظت داشت. حتی الکترومغناطیس به مراتب بسیار قوی تر از گرانش است. الکترومغناطیس ارتباطی با اجرام آسمانی از جمله اجسامی که دارای تعداد مساوی از پروتون و الکترون هستند ندارد. (به عنوان مثال، یک بار الکتریکی خالص صفر).
در سال ۱۶۸۷، ریاضیدان انگلیسی اسحاق نیوتن، اصول فرضیه قانون عکسِ مجذورِ گرانش جهانی را مطرح و آن را منتشر کرد. به گفته خود او، “استنباط من این است که نیروهایی که سیارات را در مدار خود نگه میدارد باید [میبایست] متقابلاً، به عنوان مربع فاصله آنها از مرکزی که هر کدام میپیمایند باشد.
اصل همارزی، با کاوشهای موفقی از محققانی از جمله گالیله، لورند اوتوو، و اینشتین، این ایده را بیان میکند که همه اجرام در یک مسیر یکسان سقوط میکنند. اصل همارزی یکی از مفاهیم بنیادی در نظریه نسبیت عام است. این اصل دربارهٔ مفاهیمی است که با همارزی جرم گرانشی و جرم لختی سر و کار دارند و همچنین دربارهٔ ادعای اینشتین مبنی بر اینکه قوانین فیزیک در یک دستگاه مرجع با شتاب یکنواخت، با یک میدان گرانشی یکنواخت، یکسان هستند. سادهترین راه برای انجام آزمایشِ اصل همارزی ضعیف، آن است که دو جسم از توده یا ترکیبات مختلف را همزمان در خلاء رها کنید، میبینید که هر دو همزمان به زمین برخورد میکنند.
صل همارزی، با کاوشهای موفقی از محققانی از جمله گالیله، لورند اوتوو، و اینشتین، این ایده را بیان میکند که همه اجرام در یک مسیر یکسان سقوط میکنند. اصل همارزی یکی از مفاهیم بنیادی در نظریه نسبیت عام است. این اصل دربارهٔ مفاهیمی است که با همارزی جرم گرانشی و جرم لختی سر و کار دارند و همچنین دربارهٔ ادعای اینشتین مبنی بر اینکه قوانین فیزیک در یک دستگاه مرجع با شتاب یکنواخت، با یک میدان گرانشی یکنواخت، یکسان هستند. سادهترین راه برای انجام آزمایشِ اصل همارزی ضعیف، آن است که دو جسم از توده یا ترکیبات مختلف را همزمان در خلاء رها کنید، میبینید که هر دو همزمان به زمین برخورد میکنند.
اگر نیروی جاذبه زمین نبود، اجسامی که بر روی زمین هستند، سنگینی و وزنی نداشتند و از زمین به فضا می پریدند و همانجا می ماندند و باز نمی گشتند.
اگر نیروی جاذبه زمین نبود، آبهای دریاها در جای خود نمی ماندند و به زودی در فضا پخش می شدند.
اگر نیروی جاذبه زمین نبود، هوایی که کره زمین را فرا گرفته بر گرد زمین نمی ماند و می رفت و زندگی برای موجودات به واسطه از بین رفتن هوا محال بود.
اگر جاذبه زمین نبود، ابرها معلق می ماندند و آبهایی که از زمین در اثر تبخیر خورشید بالا رفته بود، باز نمی گشت.
اگر جاذبه زمین نبود، بارانی نمی بارید و برفی نبود. نه جویی در زمین یافت می شد و نه رودی و دریایی در زمین باقی نمی ماند.
اگر جاذبه زمین نبود، جاذبی که میان زمین و خورشید و ستارگان برقرار است، از میان می رفت. این جاذب میان همه اختران موجود است و بدین جهت آسمانی ها و زمین ما هر کدام در جای خود استقرار دارند و هر کدام با یکدیگر بعد معینی دارند. جاذب میان زمین و خورشید که از میان می رفت، بعدی که میان زمین و خورشید موجود است، به ابعاد دیگری تبدیل می شد. نابودی حیات در زمین قطعی به نظر می رسید. تاثیرات حیاتی ستارگان دیگر، در زمین، نیز معدوم می گردید.