صداهای درون ذهن از کجا هستند
بسیاری از ما احتمالا هیچگاه سکوت واقعی را تجربه نکرده ایم. پیدا کردن جایی که نه صدای هواپیماها در آن شنیده شود و نه بوق خودروهای عبوری در آن به گوش برسد، امریست تقریبا غیر ممکن.
فرقی ندارد که در مناطق شهری زندگی کنید یا حومه آنها یا حتی ساکن یکی از مزارع باشید، در هر صورت، گریز از صدا در دنیای مدرن امروزی ناممکن است.
اما این مساله ظاهرا خوب است زیرا مغز و گوش انسان زمانی که با سکوت محض یا نزدیک به آن روبرو می شود، واکنش های عجیبی را از خود به نمایش می گذارد؛ واکنش هایی که می توانند باعث شکل گیری برخی تجربیات صوتی نامتعارف در فرد شوند.
اما فرایندهایی که در داخل این اندام ها رخ می دهد می تواند توجیه مناسبی برای علت بروز توهماتی باشد که با اشکال معینی از روانپریشی همراه است.
اریک هلر مولف کتاب «علت شنیدن برخی از اصوات چیست؟» در این رابطه می گوید: «صدا مقوله ای آنچنان پایدار است که حتی در رابطه با آن فکر هم نمی کنیم.» او ادامه می دهد «صدایی که حتی در یک خانه آرام شنیده می شود هم نرخی برابر با ۴۰ دسیبل دارد.»
محض اطلاع تان باید بگوییم که ۰ دسیبل همان نقطه ای است که در آن گوش انسان شروع به تشخیص صداها می کند. یک زمزمه آرام از فاصله حدودا یک متری نرخی برابر با ۳۰ دسیبل دارد و یک بزرگراه شلوغ نیز که در فاصله ۶ متری قرار دارد صدایی برابر با ۸۰ دسیبل تولید می کند.
روانپزشک آی. آر. پاورز از دانشگاه ییل و همکارانش به دنبال پیدا کردن پاسخی برای این سوال هستند. آنها در تحقیقی علمی که به تازگی منتشر شده، توضیح میدهند که چگونه برخی افراد، بیش از حد تحت تأثیر انتظارات و ارتباطاتی که بر اساس تجربه داشتهاند، قرار میگیرند؛ و این باعث میشود آنها به توهمات شنوایی، حساستر شوند.
آنها برای ایجاد توهمات شنیداری از تکنیکی به نام شرطی سازی پاولویان (Pavlovian conditioning) استفاده کردند. این زمانی است که یک محرک با محرکی دیگر مطرح میشود و بین این دو ارتباطی به وجود می آورد. در آزمایش اصلی، پاولو ارتباط بین غذا و صدای زنگ را به سگ ها آموزش داد. در اینجا، پاورز و همکارانش از تختهی چکرز و آهنگ استفاده کردند.
محققان به منظور ایجاد ارتباط بین این دو محرک در چشم ها (و گوش های) شرکت کنندگان، همزمان آهنگ را نواختند و همزمان تختهی چکرز را نشان دادند و این کار را چندبار انجام دادند و شدت آهنگ را تنظیم کردند. گاهی اوقات اصلا آهنگ نمی نواختند و فقط خود تختهی چکرز را نشان میدادند. در طول آزمایش، بسیاری از شرکت کنندگان توهمات شنوایی گزارش کردند (به عنوان مثال ادعا کردند که صدای معدومی را شنیدند) اما برخی دیگر، این صداها را بیشتر و شدیدتر از دیگران تجربه کردند.
آنها قبل از آزمایش به چهار گروه تقسیم شدند؛ دو گروه که صداها را میشنوند (افرادی که تشخیص داده شد مبتلا به اسکیزوفرنی بودند و افرادی که به تشخیص خودشان مبتلا به بیماری روانی بودند) و دو گروه که نمیشنوند (افراد سالم و افراد مبتلا به بیماری روحی و روانی که صدایی نمیشنیدند). هر شرکت کننده با توجه به اینکه آهنگ را می شنید یا خیر، باید دکمهی «بله» یا «خیر» را فشار می داد. هرچه از تصمیم خودشان مطمئن تر بودند، مدت زمان طولانی تری دکمه را فشار می دادند.
شاید کاملاً تعجب آور نباشد، افرادی که سابقهی توهمات شنیداری داشتند به احتمال بیشتری آهنگ معدوم را «میشنیدند». همچنین احتمال گزارش توهم در آنها، نسبت به افرادی که سابقهی توهمات شنیداری نداشتند، پنج برابر بیشتر بود و در قضاوت خود ۲۸٪ مطمئن تر بودند. محققان همچنین خاطر نشان کردند که شرکت کنندگان مبتلا به بیماری روانی، چه اسکیزوفرنی و چه بیماری روانی بدون توهمات شنیداری، در پایان آزمایش به احتمال کمتری متوجه کمتر شدن آهنگ میشدند. این نشان میدهد که آنها، در مقایسه با دیگران، زمان دشوارتری برای به روزرسانی باورهایشان در مورد ارتباط بین آهنگ و تختهی چکرز داشتند.
مدل سازی کامپیوتری از مغز شرکت کنندگان چیزهای زیادی را آشکار کرد. کسانی که تجربهی توهمات شدید داشتند، مخچهی آنها فعالیت کمتری داشت. مخچه مسئول برنامه ریزی و هماهنگ کردن فعالیت های آینده است. برای این کار، باید بتوانید باورهایتان در مورد دنیای بیرون را به روزرسانی کنید، که این با بقیهی یافته های آزمایش متناسب است.
این مطالعه، تحقیقات قبلی که همبستگی بین مفروضات و انتظارات مردم با توهمات بصری را بررسی کردهاند، دوباره تصدیق میکند. اما الآن چه؟ میتوان برای کمک به ایجاد تفاوت بین افراد مبتلا به بیماری روانی و افراد غیرمبتلا به بیماری روانی که صداها را می شنوند، از مطالعات بزرگ تر و تاکتیک های یادگیری ماشین استفاده کرد. بدین معنی که در آینده، شاید محققان بتوانند تشخیص دهند که آیا افرادی که توهمات را تجربه می کنند در معرض بیماری روانی هستند یا خیر؛ و اگر در معرض بیماری روانی هستند، شاید محققان بتوانند درمانهای هدفمندتری را ارائه دهند.
حتما شما هم وقتی دریک مکان ساکت قرار می گیرید پدیده های عجیب شنیدن صدای پمپاژ خون به مغز، نفس کشیدن، ضربان قلب و حتی کار کردن سیستم گوارشی خود را تجربه کرده اند. اگر شما هم در زمره جمعیت ۵ تا ۱۵ درصدی افرادی هستند که پدیده زنگ زدن گوش را تجربه می کنند، احتمالا موارد ذکر شده در بالا را برای یک بار هم که شده احساس کرده اید.