۱- صنعت و کسبوکاری که رهبری آن را بهعهده گرفتید خوب شناسایی کنید و از تمامی زوایای پیدا و پنهان آن مطلع باشید.
۲- مدیران را با دقت بهکار بگیرید و از کنار گذاردن مدیران ناکارآمد نهراسید. شما نیاز به یک گروه قوی دارید؛ چرا که یک مدیر متوسط هر قدر هم که خوب رهبری شود، نتیجه عملش قطعا متوسط خواهد بود.
۳- محیط کار را مولد و سودآور کنید. این موضوع کمی چالشبرانگیز است؛ چرا که نیازمند رویکردهای متفاوتی بسته به زمینه فعالیت است. زمانی که در حال پایهریزی مایکروسافت بودم، میخواستم فرهنگ سازمانی ایجاد کنم که کارکنان را تشویق کند با هم کار کنند، ایدههای خود را درمیان بگذارند و انگیزه خود را در آن حفظ کنند.
۴- تعریف مشخصی از موفقیت داشته باشید. برای کارکنان خود بهطور شفاف توضیح دهید موفقیت از نظر سازمان چیست و آنها چگونه میتوانند دستاوردهای خود را ارزیابی کنند. اهداف باید واقعگرایانه انتخاب شوند.
۵- برای اینکه یک رهبر سازمانی خوب باشید باید کارکنان خود را دوست داشته باشید و بتوانید ارتباط مناسبی با آنها برقرار کنید. این موضوعی نیست که بتوانید درباره آن به دیگران دروغ بگویید و نقش بازی کنید. چنانچه از ارتباط با کارکنان خود لذت نمیبرید، رهبری آنها بسیار دشوار خواهد بود.
۶- تواناییهای کارکنان خود را بهگونهای توسعه دهید که وظایف خود را بهتر از آنچه شما میخواهید انجام دهند. مهارتهایتان را به آنها منتقل کنید. این موضوع هدفی مهیج خواهد بود ولی همزمان ممکن است برای برخی مدیران نگرانکننده باشد که موقعیت خود را به واسطه این امر در خطر ببینند.
۷- دلگرمی و انگیزه ایجاد کنید. برای کارکنان خود بهطور واضح مشخص کنید در صورتی که امور بهطور مناسب انجام شوند تنها مدیران نیستند که از نتیجه آن بهرهمند میشوند. به کارکنان خود حس اهمیت در مورد کاری که برعهده دارند را انتقال دهید. به آنها نشان دهید که برای شرکت مهم هستند.
۸- مسوولیت کارهای بزرگ و اساسی را خود برعهده بگیرید. شما باید مسوولیتهای بیشتری علاوهبر ارتباط صرف داشته باشید. در خلال زمان سعی کنید آن را ثابت کنید.
۹- هیچ گاه در تصمیم خود تجدید نظر نکنید. از زمان و فکر خود بهطور مناسب استفاده کنید تا تصمیم قطعی خودرا بهطور مناسب در همان بار اول بگیرید و دیگر به آن برنگردید. چنانچه جزو افرادی باشید که یک مساله را مدتها باز نگه میدارند این امر باعث میشود که نه تنها در کار مدیر اجرایی خود خلل وارد کنید بلکه خودتان نیز به رهبری تبدیل میشوید که نمیتواند در زمان مناسب و همان بار اول تصمیمگیری کند. کارکنان از رهبری که قاطعیت نداشته باشد، بیزارند.
۱۰- کارمندان خود را آگاه سازید که باید رضایت چه کسی را تامین کنند. شاید این فرد شما باشید، شاید مدیر فنی شما باشد یا ممکن است فرد دیگری باشد که برای شما کار میکند.