دانستی ها

عجایب هفت گانه تندیس زئوس

عجایب هفت‌گانه، به هفت اثر برتر معماری و مجسمه‌سازی دوران باستان اطلاق می‌شه. این هفت اثر ظاهراً اولین بار توسط یک فنیقیایی یونانی‌ الاصل به نام انتیپاتر صیدایی در قرن دوم پیش از میلاد در یک کتاب ثبت شده‌، اگر چه این کار به افراد دیگری همچون فیلو اهل بیزانتیوم، استرابون، هرودوت و دیودور سیسیلی نیز نسبت داده شده. انتیپاتر در شعری در سال ۱۴۰ پیش از میلاد گفته که: «پیش از این به چشم خود دیده‌ام دیوار بابل پر عظمت را که گذرگاه ارابه هاست، و نیز مجسمه زئوس را بر کرانهٔ آلفوس،باغهای معلق و کولسوس آفتاب را، اُبهت اهرام سر به آسمان سائیده و آرامگاه بی کران ماسول را؛ امّا آن زمان که نظاره می‌کردم خانهٔ آرتمیس را بنا شده بر ابرها، نبوغ آن همه اعجاز در نظرم رنگ باخت و با خود اندیشیدم: پس از المپ، خورشید چیزی به این عظمت ندیده است، هرگز.»

نام عجایب هفتگانه جهان که به گوشم می رسه، ناخودآگاه تداعی مبهمی از مجله قدیمی دانشمند و کتاب های دانستنی در برابر چشمانم نقش می بنده و اگر بخوام نامشون رو ببرم، نهایتا چند تا از آن عجایب به خاطرم میان. شما چطور؟ از عجایب هفتگانه جهان چه چیزی در ذهن دارید؟

تندیس زئوس

تندیس زئوس خدای یونان در المپیا یکی از عظیم‌ترین تندیسهای جهان و از عجایب هفت‌گانهٔ دنیای قدیم بوده. در دوران باستان المپیا مرکز مذهبی در جنوب غربی یونان بوده. یونانی های باستان زئوس پادشاه خدایان رو می پرستیدن و در زمان‌های مشخص به افتخار او جشن‌هایی برپا می‌کردن. در این جشن‌ها مسابقات ورزشی هم انجام میشد. تا اونجا که در تاریخ ثبت شده، نخستین بازی‌های المپیک در سال ۷۷۶ پیش از میلاد برگزار شده‌ و تا سال ۳۹۳ پس از میلاد یا تا سال ۴۲۶ پس از میلاد همچنان بازی‌ها برگزار میشد. برای مردمان دنیای قدیم این بازی‌ها خیلی مهم بوده؛ اونقدر که در زمان برگزاری مسابقات جنگ‌ها متوقف میشده تا شرکت کنندگان و تماشاگران بتونن به آسونی خودشون رو به محل مسابقات برسونن.

زئوس یکی از مهم ترین خدایان یونان باستان بوده،میشه گفت فرمانروای تمامی خدایان دیگه بوده. نام زئوس برگرفته از لغت یونانی “dios” به معنای درخشان و درخشندست. اعتقاداتشون این بوده که زئوس خدای آسمان ها، ستارگان، طوفان و زمینه. در داستان های اساطیری، روایات و توصیف های خیلی زیادی در رابطه با این خدا اومده، روایاتی که هر کدوم از اونا سال ها زمان برای خوندن و آشنایی باهاشون لازمه.

چند مورد از توصیفات زئوس رو با هم بررسی کنیم:

– بشدت از دروغ گویی متنفر بوده.

– کرونوس نام پدر زئوس بوده و به دلیل پیش بینی که کرده بودن که کرونوس به دست فرزندش میمیره این خدا تمامی فرزندانش رو می خوره و زئوس تنها فرزندش بود که سالم موند.

– زئوس بزرگ شد و در نهایت پدر خودش رو سرنگون کرد.

– فرزندان دیگر کرونوس هم با خوردن معجونی، از شکم پدرشون سالم بیرون اومدن.

– پس از زئوس برادرانش با قرعه کشی یکی یکی فرمانروا شدنن.

– زئوس بزرگترین فرمانروای منطقه کوه های آلپ بود.

تندیس زئوس ۱۲ متر ارتفاع و ۶ متر عرض داشته و در ساخت بدن اون از عاج فیل استفاده کردن، سپس از طلا برای قسمت های ریش، مو و ردایش استفاده کردن. این مجسمه در مقایسه با ساختمان معبد بسیار بزرگ بود و طوری ساخته شد که سر زئوس با سقف برخورد میکرد. تاریخ دانان بر این باورن که سازنده تندیس با این کار می خواسته عظمت و شکوه زئوس خدای خدایان رو به رخ بکشه.

یک دست زئوس عصایی بود که روی عصا سر عقابی نقش بسته بود و توی دست دیگش نمادی از نیکه (خدای پیروزی) دیده میشده. بعضی ها میگن در یک سمتش عقابی طلایی هم وجود داشته و دیگران سخن از وجود دو شیر در دو طرف مجسمه میکنن که در صحت اونا شک و تردید وجود داره.

این مجسمه که بزرگترین تندیس جهان باستان بود ۸۵۰ سال در معبدش باقی موند و سرانجام به دست برخی از اهالی یونان به ترکیه و شهر استانبول منتقل شد. متاسفانه تندیس زئوس سرنوشت تلخی داشت و در نهایت به دلیل وقوع آتش سوزی در محل نگهداری اون در آتش سوخت و از بین رفت (در سال ۴۷۵ یا ۴۲۵ میلادی). به همین دلیل در حال حاضر اثری ازش نیست.

تندیس ساز فیدیاس بود که قبلآ نیز تندیس‌هایی با شکوه از الهه آتنا ساخته بود. فیدیاس و کارگرانش در ابتدا داربستی چوبی رو به عنوان اسکلت تندیس برپا کردن. سپس اسکلت چوبی رو با صفحه هایی از عاج به عنوان پوستش پوشوندن و صفحاتی از طلا رو برای لباس‌هاش به کار بردن. در پایان کار همه جای تندیس پوشیده شده بود و اون قالب تو خالی به تندیسی تو پُر شبیه شده بود.

به دلیل مواد و مصالحی که در ساخت مجسمه زئوس استفاده شده بود، هوای مرطوب المپیا نیاز بود که از مجسمه به صورت مداوم مراقبت و نگهداری شه. این کار سخت از پس کسی جز سازندش بر نمیومد، به همین دلیل فیدیاس خودش رو مامور حفاظت و نگهداری و حفظ جلای این تندیس زیبا شد. هر روز مجسمه رو با روغن مخصوص (به احتمال زیاد روغن زیتون) چرب میکرد تا مجسمه که از جنس عاج فیل بود ترک بر نداره و این روغن ها در انتهای روز در حوضچه کوچیکی که در پایه مجسمه بود جمع میشد.

زمانی عظمت تندیس زئوس رو متوجه میشید که بدونید اطرافش و روی ستون های معبد محل ها و سکوهایی ساخته شده بود تا بینندگان روی آن ها برن و بتونن صورت زئوس رو از نزدیک ببینن؛ صورتی که اون قدر با مهارت و ظرافت ساخته شده بود که چشمای همه رو غرق تماشا میکرد. بالاترین نقطه مجسمه تاجی به شکل برگ های زیتون و از جنس نقره بود.

در نهایت، مجسمه اون قدر زیبا شده بود که مورخی مشهور و پر آوازه به نام هرودوت از اون در نوشته هاش به عنوان یکی از عجایب دنیا نام برد.

خوبه که بدونید که آخرش این معبد خاص در زلزله ای که در سال ۵۲۲ میلادی المپیا رو لرزاند کاملا نابود شد و جز خرابه ای از آن بر جای نیست و در حفاری هایی که در قرن ۱۹ و ۲۰ انجام شد چند ستون از این معبد یافت شد، طبق برخی منابع دیگر این معبد در قرن پنجم بعد از میلاد مسیح در آتش سوخت.

برچسب ها
المپیک تندیس زئوس تندیس زئوس در المپیا زئوس مجسمه زئوس

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید

بستن
بستن