زرتشت پیامبر

بهترین حسن ایرانیان باستان، مذهبشون بود و من در این مقاله می‌خوام درباره موضع دین و آیین ایرانیان صحبت کنم تا شما خواننده عزیز، به طور کامل با تاریخ پارس از جمله شیوه زندگی، امور اجتماعی و نوع جنگ اونها با دین و آیین نیاکانمون بیشتر آشنا بشین؛ با سوال دات ای آر همراه باشید.

زرتشت پیامبر اهورامزدا

ایرانیان به “اهورامزدا” اعتقاد داشتن و دین اونها از هر لحاظ بر سایر دین های جهان (بابلی ها، مصری ها و…) برتری داشت. این برتری رو یک نفر به وجود آورده و او همون زرتشته. درباره زرتشت اطلاعات زیادی در دسترس نیست و برخی ازدانشمندان بر این عقیده هستن که زرتشت به هیچ وجه یک شخصیت تاریخی نیست.

آنچه که مسلمه، زرتشت واقعا وجود خارجی داشته، اما چه موقع زندگی می کرده و کجا زندگی می کرده، نامعلومه. یکی از نویسندگان باستانی می نویسه که زرتشت پنج هزار سال پیش از واقعه “تروجان” زندگی می‌کرده اما در این مورد مدرک محکمی وجود نداره و باید به روایات مراجعه کنیم که گفته شده زرتشت ششصد سال پیش از میلاد مسیح، ظهور کرده، اما گروهی این تاریخ رو یک هزار و اندی سال پیش می‌دونن. درباره زادگاه زرتشت،احتمالا در حوالی دریای خزر بوده، جایی که امروزه به نام آذربایجانه ولی در عهد قدیم ماد بوده. زرتشت در همون روز تولد می‌خندید، و در روایتی دیگه اومده که او سی سال تمام با تنها غذای خود یعنی پنیر (که از شیر درست میشه) در بیابان زندگی کرد.

زرتشت دوران نوجوانی رو در گوشه گیری و عبادت گذروند و چون به سن سی سالگی رسید، وحی بهش نازل شد و با “مزدا” سخن گفت و او به پیامبری برگزیده شد و دستورات لازم رو دریافت کرد. زرتشت مردم رو بشارت می‌داد و ارشاد می‌کرد اما خیلی زود دلسرد شد چون هیچکس توجهی بهش نداشت.یک بار زرتشت در زمانی که یاس و نا امیدی شدید بود گفت: «در این ده سال یک نفر رو ارشاد کردم» این شخص ارشاده شده هم پسر عموی خودش بود.

زرتشت و ویشتاسپ، پدر داریوش

سرنوشت زرتشت به مرور زمان تغییر کرد، او به دربار ویشتاسپ (پدر داریوش کبیر) رفت که سرزمینش در “باکتریا” و “بلخ” بود جایی که بعد ها دورترین “ساتراپی” یا همون استان شمال شرقی داریوش بزرگ شد.

وقتی زرتشت وارد دربار ویشتاسپ “پدر داریوش” شد، شاه دین زرتشت رو نپذیرفت و باهاش به تندی برخورد کرد. بعد از اینکه ویشتاسپ زرتشت رو از خودش روند اون رو زندانی کرد. دلیل زندانی کردن زرتشت این بود که ویشتاسپ فکر می کرد زرتشت دیوانه یا شیادی هست که قصد سوء استفاده از این آیین نو پا رو داره.

زرتشتِ پیامبر زندانی شد، اما طولی نکشید که آزادش کردن چون شاه از رفتار و کردارش خوشش اومده بود. زرتشت اونقدر در نزد ویشتاسپ محبوب شد که نه تنها  او به سخنان زرتشت گوش می‌داد، بلکه عده ای دیگه به تبعیت از شاه ارشاد شدن. بین این افراد ارشاد شده دو برادر بود به اسم های “فراشا اوشترا” و “جاماسپا” که زرتشت با دختر یکی از اونها ازدواج کرد (البته ممکنه خواهر اونها بوده باشه چون اطلاعات دقیقی ثبت نشده) و نام اون دختر “هوگوی” بود.

زندگی زرتشت در قصر ادامه داشت، شاه ازش حمایت می کرد تا اینکه به سن هفتاد و هفت سالگی رسید و به دست گروهی از اوباشای توطئه گر کشته شد. دستورالعمل زرتشت در کتاب مقدس “اوستا” اومده و قدیمی ترین بخش اون “گاتها” بود، که عبارت از هفده سرود که گفته میشه خود زرتشت اونها رو نوشته و شامل: وحی، مکاشفات و راهنمایی های اونه. اساس تعلیمات زرتشت اعتقاد به خدای یگانه (اهورا مزدا) هست که همون روحِ نیکی، خالق جهانه. هرچند که او خدای بزرگه، اما قدرت خود رو با روح دیگری که مخالف اونچه اهورا مزدا انجام میده تقسیم کرد. نام این خدای بدی و روح رقیب، “آنگرا ماینو” یا همون اهریمن یا شیطانه.

بین این دو روح جنگ ابدی درگیره و از آغاز خلقت هر دو وجود داشته و هرچه از زیبایی، کمال، رستگاری و حیاته به اهورا مزدا مربوط میشه و هرچی پلیدی، کثیفی، تیره گی، بدی و شرارت هست به آنگرا ماینو مربوط میشه. هرودوت در تاریخ خودش مینویسه: «ایرانی ها دروغ رو گناه کبیره می‌دونن و بدتر از اون مدیون بودن رو گناه می‌دونن، چون اعتقاد دارن کسی که مدیون شد، به ناچار باید دروغ بگه».

گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک

در دین زرتشت گفتار نیک، پندار نیک و کردار نیک اساس تمام کارهاست و کسانی که به این سه اصل اعتقاد دارن، اهورا مزدا رو می‌پرستن و با درمانده و فقرا با مهربانی رفتار می‌کنن. برای پیروان دین زرتشت واجبه که دارای روحی پاک باشن و روح خودشون رو باید از نفوذ شیطان حفظ کنن و جسم خود رو باید از تماس با اشخاص ناپاک، لاشه و کثافت دور نگه دارن. که زرتشت در کتاب خودش دستوراتی رو در این زمینه داده. براساس تعلیمات زرتشت هرکسی کتاب اعمالی داره که توی جهان بازه. در وقت مرگ روح تا مدتی آرومه و در شب سوم به پلی میرسه که دو تا فرشته برسر این پل انتظار میکشن و کتاب اعمال شخص رو در دست خودشون دارن، هیچ یک از اعمال بنی بشر از نظر دور نبوده و توی اون کتاب ثبت شده. اعمال خوب و بد همگی ثبت میشن و حتی اندازه یک سر سوزن هم بخاطر کسی حذف یا اضافه نمیشه حالا چه اون شخص فقیر ترین آدم باشه چه سلطان و انسانی بزرگ. گاهی اوقات خود این پل حکم ترازو رو پیدا میکنه و در برابر ارواح پاکی که بهش نزدیک بشن عریض و سهل العبور میشه و یک راهنمای زیبا این روح پاک رو به بهشت هدایت می کنه. اما اگر این روح ناپاک باشه یا اعمال بدش بر اعمال خوبش تسلط پیدا بکنه پل تنگ و باریک مثل لبه تیغ میشه و هنگامی که روی اون می‌رسه پایین می‌افته و به درون دوزخ پرت میشه. موبد ها(مُق) مدت ها قبل از ظهور زرتشت در سرزمین ایران وجود داشتن که اینها کاهن ها، پیشگویان، جادوگران و طلسم سازان بودن. وقتی که دین زرتشت همگانی شد (احتمالا در زمان داریوش) همین موبدها (مُق ها) مسئولیت دیگه ای پیدا کردن و مسئول قربانی ها و مراسم مذهبی شدن. موبدان تا پیروزی اسلام تا قرن هفتم میلادی همچنان وجود داشتن و خردمندان شرق (مجوسی ها) به اورشلیم رفتن تا حضرت مسیح نو ظهور را پرستش کنن که همان موبدها (مُق) های ایرانی بودن. در مورد اینکه کوروش کبیر تا چه حد زرتشتی بوده نمیشه قضاوتی کرد ولی می‌دونیم که کوروش پرستنده مزدا بوده و مزدا هم به مرور ایام همون اسم اهورا مزدا رو بخودش گرفت.

منبع: کتاب ایران کهن، ترجمه و تالیف: گیورگیس آقاسی