تاریخ

جنگ ایران و اعراب : از قادسیه تا نهاوند

در قسمت قبلی (جنگ ایران و اعراب: از آغاز تا جنگ پل) درباره جنگ “ذوقار” که اولین جنگ ایران و عرب بود صحبت کردیم گفتیم در این جنگ مقصر اصلی خسرو پرویز بود. خسرو از دختره پادشاه “حیره” خواستگاری کرد ولی نعمان جواب منفی داد و خسروپرویز جنگ رو شروع کرد. اما نعمان توی ذوقار شکست خورد و کم کم رفتیم سراغ جنگ زنجیر اولین جنگ رسمی ایران و اعراب و بعد جنگ پل و حاشیه هاش رو گفتیم حالا بعد از جنگ پل، نوبت جنگ قادسیه هست این جنگ خیلی مشهوره در این جنگ مدائن توسط مسلمون ها فتح شد، با سوال دات آی آر همراه باشید تا  شرح جنگ‌ قادسیه ،جنگ جلولاء و جنگ نهاوند رو بررسی کنیم.

 

جنگ قادسیه و تصرف مدائن (۱۴ هجری _۶۳۶م.)

قادسیه نزدیک محلی بود که در امروزه به اسم کربلا مشهوره، اینجا جنگ ایران و اعراب رخ داد، جنگ چهار روز طول کشید، روز اول ایرانیان به واسطه فیل ها پیروز شدن چون اسب های مسلمون ها از درشتی فیل ها وحشت داشتن.

در روز دوم سپاه ارتش کمکی از شامات برای مسلمون ها رسید، این کمک باعث شکست سواره نظام ایران شد، شمار تلفات ایرانی ها رو تا ده هزار نفر تخمین زدن.

در روز سوم “قعقاع بن عمرو” که با سپاه پشتیبانی که از شامات رسیده بود با نیزه چشم فیل سفیدی رو کور کرد و بعد با تمام فیل های سفید همین کار رو کرد و این باعث برگشت فیل ها و بی نظمی توی سپاه ایرانی ها شد. با بی نظمی در سپاه ایرانی ها بوجود اومد، اعراب از این فرصت استفاده کردن و با حمله های شدید و شکافتن قلب سپاه ایرانی ها و رستم خودش رو توی آب انداخت که با شنا فرار کنه ولی فردی که اسمش “هلال بن علقمه” بود، رستم رو تعقیب کرد و توی یک فرصت مناسب اون رو کشت و بعد سرش رو سر نیزه کرد و روی بدنش رفت و فریاد زد: «به خدای کعبه من رستم را کشتم».

پس از اون سپاه ایران مقاومت می‌کرد ولی نیروی پشتیبان برای مسلمون ها رسید و لشکر ایران شکست خورد و پرچم “درفش کاویانی” به دست مسلمون‌ها افتاد. توی کتاب ها نوشته شده که جواهراتش به قدری بوده که به پول امروزی دویست هزار تومن قیمت داشت ولی عرب ها که طلا هارو به چنگ آورده بودن به پنج هزار تومن فروختن. پس از این فتح، “سعد وقّاص” به دستور “عمر” به سپاه دو ماه استراحت داد بعداز اون به تسخیر محل های بین دجله و فرات پرداخت و در سال ۱۶ هجری به سمت مدائن حرکت کرد.

“یزد گرد” به او دستور داد که املاک آن طرف دجله را به مسلمون واگذار کنه و طرفین صلح کنن سعد این دستور رو با خندیدن و مسخره کردن رد کرد. هرچند یزدگرد هنوز وسایل دفاع داشت و می تونست مدت ها اونها رو معطل کنه اما کاری نکرد و همین که از نزدیک شدن مسلمون ها به دجله باخبر شد از تیسفون فرار کرد. سعد بعد از تسخیر “وه اردشیر”(سلوکیه)، فکر کرد که در دجله جایی هست که عمق کمی داره پس با سپاهش از رود گفته شده عبور کرد و وارد شهر شد. پس از ورود به تیسفون اعراب از عظمت و ثروت و تجملات این شهر حیرت زده شدن. غنائم و گنجینه های زیادی دست اعراب افتاد ولی اکثر اعراب طلا رو نمی شناختن و کافور رو نمک فرض می‌کردن.

به غیر از طلا ها و جواهرات و اشیاء نفیس و قالی بهارستان که پیش عمر فرستادن غنائمی که بین مسلمون ها تقسیم کردن به قدری بود که به هر کدام از اعراب بر اساس داستان ها به پول زمان پهلوی دوهزار و پانصد تومان رسید این درحالی بود که تعداد مسلمون ها به شصت هزار نفر می‌رسید.

جنگ “جلولاء “

سعد اول می‌خواست سپاه ایران رو تعقیب کنه ولی به دستور عمر خلیفه دوم تابستون رو توی مدائن موند و استراحت کرد. بعد از مدتی به سعد خبر رسید که یزدگرد توی “حلوان” سپاهی جمع کرده و آماده جنگه، همین باعث شد که “هاشم بن عتبه” و “قعقاع بن عمرو” رو با دوازده هزار نفر به اونجا بفرسته و در نتیجه توی جلولاء بین دو طرف جنگ سختی در گرفت که توی این بین برای هر دو سپاه نیروی پشتیبانی رسید ولی باز هم اعراب پیروز شدن، اسم سردار سپاه ایران مهران و اهل ری بود. از این جنگ غینیمت زیادی به اعراب رسید. سعد می‌خواست سپاه ایرانی ها رو دنبال کنه که عمر بهش نوشت که بین النهرین برای اعراب کافیه، پس سعد به تسخیر شهرهای بین النهرین ادامه داد (۱۶ هجری) در سال بعد مسلمون ها، شهر کوفه و بصره رو بنا کردن. کوفه توی نزدیکی حیره قدیم و بصره روی خرابه های شهر ” ابلّه” ساخته شد. بعد از ساختن این دو تا شهر، “مدائن” و “حیره” کم کم ضعیف تر شدن. مسلمانان بحرین تصمیم گرفتن که به فارس حمله کنن، و موفق شدن از راه دریا و ساحل خلیج فارس حمله کنن. مسلمون های بحرینی توی خاک ایران پیش رفتن ولی بعد شکست خوردن و با دوازده هزار نفر نیروی پشتیبانی به بصره فرار کردن. پیروزی که برای ایرانی ها بدست اومد باعث شد “هرمزان” (حاکم خراسان) تشویق بشه تا اعراب رو از اهواز بیرون کنه و جنگی بین اون و اعراب بوجود اومد که با پیروزی ایرانی ها پایان یافت و اهواز رو پس گرفتن (۱۹هجری=۶۴۰م.) ولی محاصره “شوش” طول کشید و بعد از ۱۸ ماه این شهر رو مسلمون ها تصرف کردن، هرمزان پیش عمر رفت و بعد ها به دست پسر عمر کشته شد.

جنگ نهاوند (۲۱هجری=۶۴۲م.)

آخرین جنگ یزدگرد شاه با مسلمون ها بود، یزدگرد از ایستادن سپاه اعراب و تصرف شهر های بین النهرین و بی توجه بودن به ادامه جنگ و پرداختن به امور داخلی استفاده کرد و دوباره لشکری آماده کرد و وقتی مسلمون ها از لشکر و تجهیزات یزدگرد باخبر شدن لشکری به سرداری “نعمان بن مقرن” به طرف “حلوان” فرستادن که از حلوان به ری حمله کنه در حلوان خبر رسید  سپاه یزدگرد در نهاونده ، پس نعمان به سرعت همراه سی هزار نفر به سمت نهاوند رفت. توی نهاوند جنگی شروع شد.

ایرانی ها تدافعی می جنگیدن و بیشتر در پشت سنگرها (استحکامات) بودن و در دشت “زدو” حمله های کوچکی رو ترتیب دادن و این باعث شد جنگ اول طول بکشه و آذوقه اعراب بسیار کم شد، این شد که نعمان تقلب کرد و عقب نشینی کرد و شایعه ای رو درباره مرگ خلیفه و برگشت به مدینه رو بین سپاه ایران پخش کرد و “فیروزان” فریب خورد و همراه سپاه از سنگر خارج شد و اعراب رو تعقیب کردن و به جایی رسیدن که نعمان می‌خواست و از سنگر دور شده بودن.

اعراب فورا برگشتن و شروع به حمله های شدید کردن و همه سربازان ایرانی ها رو کشتن؛ توی ی داستان اومده که نعمان توی جنگ کشته شد و “حدیفه” جانشینش شد و جنگ رو تموم کرد، این فتح به “فتح الفتوح” معروفه.

منبع: تاریخ ایران از عهد قدیم تا انقراض قاجاریه  نوشته حسن پیرنیا _عباس اقبال آشوری

ممنون که با سوال دات آی آر همراه بودین.

برچسب ها
جنگ جنگ ایران جنگ ایرانی ها جنگ ایرانیان جنگ بین ایران و اعراب چنگ اعراب

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن